|
شنبه 14 مرداد 1391برچسب:, :: 18:59 :: نويسنده : sheida
این چه حس غریبیه ![]()
چهار شنبه 11 مرداد 1391برچسب:, :: 17:53 :: نويسنده : sheida
. سلامت میکنم ای غنچه ی راز / تو بودی از برای عشقم آغاز تویی تنها دلیل زنده بودن / ندارم طاقتت با چشم در ناز
. . . مثل یک درنای زیبا تا افق پرواز کن ، نغمه ای دیگر برای فصل سرما ساز کن زندگی تکرار زخم کهنه دیروز نیست ، بالهای خسته ات را رو به فردا باز کن. . . . غیر از تو ورود دیگران در قلبم ، عمرا ، ابدا ، هیچ ، اکیدا ، ممنوع! . . . . . . برای رسیدن به ” تو “ . . . آری آغاز دوست داشتن است گر چه پایان راه نا پیداست . . . آنگاه که آوار تنهایی روحت را در هم شکست ، گوشه ی قلبت را بنگر ، . . . کاش میشد در سایه ی مژگانت ، لحظه ای به تماشای دریای خوشرنگ چشمهایت می نشستم . . . زندگی ابرهایی است با نام وفا میریزد به جویی به نام صفا میرود به رودی به نام عشق میرسد به دریایی به نام وداع . . . . . . . . . بی تو آغاز می کنم من روزهای زرد را / اشک و آه و ناله ها و درد را می نویسم بی تو بودن های من پایانم است / بی تو حامل می شوم اندوه و اشک سرد را . . . . . . . . . سرنوشتم اگر اینست که می بینم حکم تغییر قضا را به که باید گفت؟ آی خط خوردگی صفحه پیشانی من! این همه خط خطا را به که باید گفت . . . ؟ . . . بشمار لحظه لحظه ی عمر گذشته را / هر چند ســـــال بود همانقدر مرده ایم . . . گفتی به ماه نگاه کن یاد من باش به یاد لحظه های سرد من باش انگار روزو شبم بی ماه نمیشه به خدا یادتم بی ماه همیشه . . . ![]()
دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:, :: 17:23 :: نويسنده : sheida
زيباترين كلمه؟...... عشق
![]() زشت ترين كلمه؟....بي وفايي
![]() پاك ترين كلمه؟.................اشك
![]() بي همتاترين كلمه؟............تنهايي
![]() بي معناترين كلمه؟.......جدايي
![]() جذاب ترين كلمه؟....آشنايي
![]() ---------
------------------------------------------------------
لحظات شادي خدا رو ستايش كن
لحظات سختي خدا رو جستجو كن
لحظات آرامش خدا رو مناجات كن
لحظات دردآور به خدا اعتماد كن
و در تمام لحظات خدا رو شكر كن
![]() ------------------------------------------------------
گفتمش آغاز درد عشق چيست؟ گفت آغازش سراسر بندگيست گفتمش پايان آن را هم بگو گفت پايانش همه شرمندگيست *** گفتمش درمان دردم را بگو گفت درماني ندارد، بي دواست گفتمش يک اندکي تسکين آن گفت تسکينش همه سوز و فناست
![]() ------------------------------------------------------
زندگي همانند پيازيست که هرلايه از ان را گشودم مرا به گريه انداخت .
![]() ------------------------------------------------------
آنگاه که غرور کسي را له مي کني، آنگاه که کاخ آرزوهاي کسي را ويران مي کني، آنگاه که شمع اميد کسي را خاموش مي کني، آنگاه که بنده اي را ناديده مي انگاري ، آنگاه که حتي گوشت را مي بندي تا صداي خرد شدن غرورش را نشنوي، آنگاه که خدا را مي بيني و بنده خدا را ناديده مي گيري ، مي خواهم بدانم،دستانت را بسوي کدام آسمان دراز مي کني تا براي خوشبختي خودت دعا کني؟. بسوي کدام قبله نماز مي گزاري
![]() -------------------------------------
همه گويند كه: تو عاشق اويي گر چه دانم همه كس عاشق اويند ليك مي ترسم، يارب نكند راست بگويند؟
![]() -------------------------------------
روزی مي بوسمت ! فوقش خدا مرا مي برد جهنم ! فوقش مي شوم ابليس ! آنوقت تو هم به خاطر اين كه يك « ابليس » تو را بوسيده ، جهنمي مي شوي ! جهنم كه آمدي ، من آن جا پيدايت مي كنم و از لج خدا هر روز مي بوسمت ! واي خدا ! چه صفايي پيدا مي كند جهنم
![]() -------------------------------------
پرنده اي که مال تو نيست صد تا قفس هم بسازي ميره
![]() -------------------------------------
در خواب ناز بودم شبي.... ديديم كسي در ميزند.... در را گشودم روي او ...ديدم غم است در مي زند... اي دوستان بي وفا...از غم بياموزيد وفا..غم با آن همه بيگانگي..... هر شب به من سر مي زند
-------------------------------------
گفتم تو شيرين مني گفتي تو فرهادي مگر؟ گفتم خرابت ميشوم گفتي تو ابادي مگر؟ گفتم ندادي دل به من گفتي تو جان دادي مگر؟ گفتم ز كويت ميروم گفتي تو آزادي مگر؟ گفتم فراموشم نكن گفتي تو در يادي مگر؟ گفتم خاموشم سالها گفتي تو فريادي مگر؟ گفتم كه بربادم مده گفتي نبر بادي مگر؟ گفتم كه اين آف رو بخون گفتي كه الافم مگر؟!!
![]() -------------------------------------
فرق من و تو: گفتي عاشقمي، گفتم دوستت دارم. گفتي اگه يه روز نبينمت ميميرم، گفتم من فقط ناراحت ميشم. گفتي من بجز تو به كسي فكر نمي كنم، گفتم اتفاقا من به خيلي ها فكر مي كنم. گفتي تا ابد تو قلب مني، گفتم فعلا تو قلبم جا داري. گفتي اگه بري با يكي ديگه من خودمو
مي كشم، گفتم اما اگه تو بري با يكي ديگه، من فقط دلم ميخواد طرف رو خفه كنم.
![]() -------------------------------------
تنهايي را دوست دارم زيرا بي وفا عشق نيست ... تنهايي را دوست دارم زيرا دروغي در آن نيست ... تنهايي را دوست دارم زيرا تجربه کردم ... تنهايي را دوست دارم زيرا خداوند هم تنهاست ... تنهايي را دوست دارم زيرا.... در کلبه تنهايي هايم در انتظار خواهم گريست و انتظار کشيدنم را پنهان خواهم کرد
![]() -------------------------------------
من به دوستانم گفتم شيشه احساس دارد , آنها خنديدند
واي خودم ديدم در روز سرد باراني وقتي روي شيشه نوشتم تنهايم
برايم گريست
![]() ----------------------------------------------------
عشق با روح شقایق زیباست عشق باحسرت عاشق زیباست عشق با نبض دقایق زیباست عشق با زهر حقایق زیباست عشق با در حسرت دیدار تو بودن زیباست
![]() ![]() ----------------------------------------------------
1. لازم نيست كسي غير از خودتان باشيد. فقط كافي است از كسي كه قبلا بوده ايد بهتر باشيد.
2. يك همسر فقط همراه آدم نيست، او كل تقدير ماست.
3. انسان، عاشق زيبايي نمي شود. بلكه آنچه عاشقش مي شود در نظرش زيباست.
![]() 4. زندگي آن نيست كه هر چه مي خواهيد داشته باشيد، بلكه آن است كه هر چه را داريد، بخواهيد.
5. كسي كه نمي تواند احمق شود، نمي تواند عاقل باشد.
6. چنان شيرين زبان نباشيم كه ما را يك دفعه بخورند و چنان تلخ زبان نباشيم كه از دهان يك دفعه پرتمان كنند.
![]() 7. بزرگي را به كسي نمي بخشند، بايد خود آن را به دست آوريم.
8. گاهي اوقات در زندگي خيلي زود، ديــــــــــــر مي شود.
![]() 9. براي اينكه بزرگ باشي، نخست كوچك بودن را تجربه كن.
----------------------------------------------------
همگي به صف ايستاده بودند. تا از آنها پرسيده شود . نوبت به او رسيد. از او پرسيدند : دوست داري روي زمين چه کاره باشي؟ گفت : ميخواهم به ديگران ياد بدهم. پذيرفته شد. چشمانش را بست. باز کرد. ديد به شکل درختي در يک جنگل بزرگ در آمده است. با خود گفت : حتما اشتباهي رخ داده . من که اين را نخواسته بودم. سالها گذشت. روزي داغي اره را روي کمر خود حس کرد. با خود گفت : و اين چنين عمر به پايان رسيد و من بهره خود را از زندگي نگرفتم. با فريادي غمبار سقوط کرد. با صدايي غريب که از روي تنش بلند مي شد ، به هوش آمد. حالا تخته سياهي بر ديوار کلاسي شده بود.
![]() ----------------------------------------------------
چيزهايي كه در اين دنيا بيش از همه اهميت دارند ، آن هايي هستند كه برچسب قيمت ندارند ، زيرا آن ها با هيچ قيمتي نه قابل خريداري هستند و نه قابل فروش
![]() ----------------------------------------------------
اقتدار دل شکسته به اندوهي است که سروده نمي شود.
![]() ----------------------------------------------------
دل آدما به اندازه حرفاشون بزرگ نيست ولي حرفي که از ته دل باشه مي تونه آدم بزرگي بسازه
![]() ----------------------------------------------------
خوب گوش کردن را بياموز فرصتها گاه آهسته در ميزنند.
![]() ----------------------------------------------------
موفقيت پيش رفتن است نه به نقطه ي پايان رسيدن!
![]() ----------------------------------------------------
براي دشمنانت، کوره را آنقدر داغ مکن که حرارتش خودت را هم بسوزاند!
![]() ----------------------------------------------------
عشق مثله يك تيره كه درست مي خوره وسط قلب آدم نه مي توني درش بياري نه مي توني بزاري بمونه اگه درش بياري مي ميري اگه بزاري بمونه بازم مي ميري پس اخرش جونتو میگیره
![]()
دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:, :: 17:9 :: نويسنده : sheida
![]()
دو شنبه 19 تير 1391برچسب:, :: 14:58 :: نويسنده : sheida
شاید این اخرین باره .... که این احساسه زیبا هست
منو حالا نوازش کن .... همین حالا که تب کردم
اگه لمسم کنی شاید .... به دنیای تو برگردم
هنورم میشه عاشق بود .... تو باشی کاره سختی نیست
بدون مرز با من باش .... اگرچه دیگه وقتی نیست
نبینم این دمه اخر .... تو چشمات غصه میشینه
همه اشکاتو میبوسم ....میدونم قسمتم اینه
تو از چشمای من خوندی....که از این زندگی خسته ام
کنارت اونقدر ارومم....که از مرگ هم نمیترسم
تنم سرده ولی انگار....تو دستای تو اتیشه
خودت پلکامو میبندی....و این قصه تموم میشه
هنوزم میشه عاشق بود....توباشی کاره سختی نیست
بدون مرز با من باش....اگرچه دیگه وقتی نیست
نبینم این دم اخر....تو چشمات غصه میشینه
همه اشکتو میبوسم....میدونم قسمتم اینه ![]()
چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:, :: 12:35 :: نويسنده : sheida
![]()
چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:, :: 12:33 :: نويسنده : sheida
![]()
![]()
چهار شنبه 7 تير 1391برچسب:, :: 11:25 :: نويسنده : sheida
کوه چون سنگ بود تنها شد یا چون تنها بود سنگ شد ! من که نه سنگ بودم نه کوه ، من چرا تنها شدم ؟ ![]() ![]() |